عوامل موثر در کمیسازی ریسک اعتباری
کمیسازی ریسک اعتباری، فرآیند ارزیابی اعداد قابل اندازهگیری و قابل مقایسه در احتمال ریسک نکول است که در دنیای امروز به عنوان روشی مهم و پیشگام در حوزه مالی شناخته میشود. عواملی که ریسک اعتباری را تحت تأثیر قرار میدهند، از معیارهای خاص وامگیرنده تا ملاحظات گسترده در بازار را شامل میشوند. کمیسازی ریسک اعتباری با این هدف انجام میشود که با ارزیابی، پیشبینی و ارزشگذاری انواع بدهیها، از منافع وامدهنده در برابر خسارات مالی احتمالی حمایت به عمل آید.
چندین متغیر عمده در هنگام ارزیابی ریسک اعتباری در نظر گرفته میشود: سلامت مالی وامگیرنده، شدت و اهمیت عواقب از پیشبینی شده (برای وامدهنده و وامگیرنده)، اندازه اعتبار قابل تخصیص، روندهای تاریخی در نرخهای نکول، انواع ملاحظات اقتصاد کلان مانند رشد اقتصادی و نرخ بهره.
از بین تمام عوامل ممکن، سه عامل وجود دارند که به عنوان قویترین فاکتورهای موثر در ریسک اعتباری شناخته میشوند که عبارتند از: احتمال نکول، میزان زیان با فرض نکول (پیشبینی ضرر در صورت نکول)، ارزش در معرض نکول (سرمایه در معرض ریسک).
1- احتمال نکول (Probability of Default):
احتمال نکول که گاهاً به صورت اختصاری با حروف POD یا PD نمایش داده میشود، نشاندهنده این است که وامگیرنده تا چه میزان توانایی بازپرداخت تعهدات از پیش تعیین شده خود را نخواهد داشت. تجزیه و تحلیل PD، روشی است که توسط موسسات بزرگ برای محاسبه ضرر مورد انتظار استفاده میشود و احتمال نکول یا PD معمولاً با ارزیابی وامهای سررسید گذشته اندازهگیری میشود. برای وامگیرندگان حقیقی، احتمال نکول بیشتر به عنوان ترکیبی از دو عامل نرخ بدهی به درآمد و امتیاز اعتباری نشان داده میشود.
آژانسهای رتبهبندی اعتباری، احتمال نکول را برای مشاغل و شرکتها یا موسساتی که ابزار بدهی همانند اوراق قرضه شرکتی منتشر میکنند، تخمین میزنند. به طور کلی، هرچه احتمال نکول بالاتر باشد، نرخهای بهره و پیشپرداختها نیز متعاقباً بالاتر خواهد بود. وامگیرندگان میتوانند با قرار دادن وثیقه در قبال وام، به تقسیم ریسک نکول کمک نمایند.
2- میزان زیان با فرض نکول یا پیشبینی ضرر در صورت نکول (Loss Given Default):
این عامل مختص صنعت یا بخش بانکی بوده که ضرر مورد انتظار را اندازهگیری میکند. برای فهم بهتر پیشبینی ضرر در صورت نکول، دو وامگیرنده با امتیاز اعتباری و نسبت بدهی به درآمد یکسان را درنظر بگیرید. اگر فرد اول مبلغی به اندازه 5،000 دلار و دومی 500،000 دلار وام دریافت نمایند، حتی اگر فرد دوم به اندازه 100 برابر نفر اول درآمد داشته باشد، باز هم ریسک وامدهی به فرد دوم به دلیل بالا بودن مبلغ وام، بیشتر از نفر اول خواهد بود. زیرا در صورت وجود حتی یک درصد احتمال عدم بازپرداخت تعهدات درخصوص فرد دوم، وامدهنده مربوطه زیان بیشتری را تحمیل خواهد شد و 500،000 دلار را از دست خواهد داد. این اصل زمینهساز ضرر است که به اختصار LGD نامیده میشود و یکی از عوامل کمیسازی ریسک است.
میزان زیان با فرض نکول یک مفهوم ساده به نظر میآید اما هنوز یک روش استاندارد جهانی برای محاسبه آن وجود ندارد. اکثر وامدهندگان میزان زیان را برای هر وام به طور جداگانه محاسبه نمیکنند بلکه برای پرتفوی وامهای اعطایی خود میزان زیان کل را پیشبینی کرده و تخمین میزنند. عوامل متعددی وجود دارند که بر میزان زیان درصورت نکول اثرگذار هستند و مهمترین آنها وثیقه وامها است؛ هر چقدر میزان نقدینگی، قابلیت نقدشوندگی و ارزش وثیقه بیشتر باشد، LGD کمتر خواهد بود.
3- ارزش در معرض نکول (Exposure at Default):
همانند LGD، ارزش در معرض نکول نیز ارزیابی کلی از بیشترین میزان خسارت وارده و مورد انتظار به سرمایه یک وامدهنده در هر برهه از زمان است. ارزش در معرض نکول یا همان EAD به میزان مانده پیش از نکول بستگی دارد. به عنوان مثال، برای وامهای دارای محدودیت اعتباری مانند کارتهای اعتباری و یا خطوط اعتباری، به منظور تخمین ارزش در معرض خطر باید مانده جاری در زمان حال و همچنین تغییرات مانده حساب در طول روزهای آتی نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
موسسات مالی با استفاده از روش مبتنی بر رتبهبندی داخلی ریسک خود را محاسبه میکنند و بانکها نیز غالباً از مدلهای پیشفرض مدیریت ریسک داخلی برای تخمین ارزش در معرض خطر استفاده مینمایند. بانکها معمولاً برای هر مقدار وام میزان ارزش در معرض نکول را محاسبه کرده و سپس با استفاده از تجمیع این ارقام و طی فرآیندی ریسک کل بانک را برآورد مینمایند. ارزش در معرض نکول عددی پویا است که ثابت نبوده و با بازپرداخت وامگیرنده به وامدهنده تغییر میکند. برای محاسبه ارزش در معرض نکول دو روش کلی وجود دارد که عبارتند از رتبهبندی داخلی پایهای و رتبهبندی داخلی پیشرفته. قانونگذاران بیشتر از رتبهبندی داخلی پایهای و موسسات بانکی و اعتباری نیز از روش دوم که منعطفتر است استفاده مینمایند.
یک بانک ممکن است ضرر مورد انتظار خود را با استفاده از ضرب تمام عوامل موثر فوق بدست آورد:
EAD x PD x LGD = Expected Loss

مثال:
فرض کنیم که فردی برای خرید نوع خاصی از مسکن، مبلغ 400،000 دلار از بانک وام دریافت میکند. پس از مدت کوتاهی و بازپرداخت تعداد اندکی از اقساط، ناگهان فرد دچار مشکل مالی شده و از بازپرداخت سایر اقساط و بدهی باقیمانده امتناع میکند. تاکنون فرد 100،000 دلار بازپرداخت داشته و چیزی که به عنوان بدهی جاری باقی مانده است 300،000 دلار میباشد. از این رو سرمایه در معرض نکول (EAD)، 300،000 دلار است. اگر بانک ملک موردنظر را با قیمت 240،000 دلار بفروشد، آنگاه تنها 60،000 دلار از سرمایه بانک سوخت خواهد شد و دچار ریسک میشود که در این صورت LGD معادل 20 درصد یا 0.2 خواهد بود.
برای به دست آوردن زیان مورد انتظار بانک، طبق رابطه بالا عمل خواهد شد که در آن EAD=300000 و LGD=0.2 و PD=1 هستند. در نتیجه میزان زیان مورد انتظار بانک 60،000 دلار خواهد بود.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ